، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

آرمان

شيطنت هاي پسري در آستانه يك سالگي

فقط حدود يك ماه تا پايان يكسالگي دردانه مادر باقي مانده ست. باورش برايم سخت ست زمان چه زود گذشت سخت اما خيلي شيرين. پسركم اين روزها شاد ست و پرانر‍‍ژي. پر از نشاط و زندگي به قول خاله اليماي عزيز "الانه كه از چشماشون يه شيطون كوچولو بياد بيرون". به دنبال مادر در آشپزخانه ست و مرتبا دكمه ها و درب ماشين لباسشويي، آينه اجاق، لوازم داخل كابينت ها و درب فاضلاب كف آشپزخانه رو مورد التفات قرار مي دهد. به شدت علاقمند به خوراكي هاي داخل سطل زباله ست و هر از گاهي كه مادر حواسش نيست پاتكي به خوراكي هاي دور ريخته شده مي زند. اي بلا ....... نكن مادري ..... تميز نيست وظيفه سنگيني بر عهده دارد و مرتبا مشغول جا به جا كردن صن...
19 آذر 1392

اولين سلماني

سلام بر آقا كوچولوي شيطون مادر عزيزكم ديروز براي اولين بار براي كوتاهي مو به اتفاق عمو عادل مهربان به سلماني رفتيم. پسر بسيار خوبي بودي ودر يك كلام آقا بودي آقاااااااااااااااااااا. بغل عمو عادل مهربان نشستي و البته با كمي غر و لند به آقا محمد اجازه دادي تا موهات رو مرتب كنه. به به چه خوشتيپ ست اين آقا پسر اميدوارم هر چه سريعتر ژاي بابايي خوب بشه تا سري بعد مردونه مردونه بريد براي اصلاح موهاتون.   ...
19 آذر 1392

برنامه غذايي دردونه

امروز مي خواهم براي جان جانانم براي پسرك دلبندم برنامه غذايي ش رو بنويسم : صبحانه شما معجوني درست كرده شامل جوانه گندم، برنج، خرما، كره پودر بادام ميان وعده پوره سيب و كدو ناهار يه آش خوشمزه سبزي آش، فيله مرغ، رشته آش، نخود، لوبيا، ماست دسر با بيسكويت مادر، موز، پودر بادام، سيب و اب سيب   به به ...
4 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان می باشد